کلمه «انسان گرایی» (humanism) از ریشه لاتین کلمه humanitas مشتق شدهاست. این کلمه در قرن نوزدهم به فرهنگ لغت انگلیسی راه پیدا کرد. هرچند تاریخ شناسان دربارهٔ اینکه این مفهوم از گذشتههای بسیار دور اختراع و توصیف شدهاند هم عقیدهاند. بشه عقیده آنها این مفهوم شامل معانی مختلفی که به (humanitas) مربوط میشود، میباشد که هردو شامل خیرخواهی متقابل با دیگر افراد و ارزشهایی است که توسط انسانیت بونایی یا یادگیری انسانی به ارمغان میآورد.
تاریخچه
در سال ۱۸۰۸ فردریک ایمانوئل نییتهامر کومیسیونر آموزشی باواریا برای اولین بار واژه “Humanismus” به معنی انسانگرایی را ابداع کرد و آن را به عنوان توصیفی برای ارائه برنامه درسی جدیدش در مدارس متوسطه آلمان در نظر گرفت. و در سال ۱۸۳۶ کلمه «انسانگرایی» به زبان انگلیسی راه یافت. پس از ابداع این کلمه در سال ۱۸۵۶ در سراسر دنیا مورد قبول همگان واقع شد و همچنین در همان سال جورج ویگت تاریخشناس و فیلسوف آلمانی از این کلمه برای توصیف انسانگرایی رنسانس که به عنوان جنبشی که در رنسانس ایتالیایی شکوفا شد تا تجسم یادگیری کلاسیک را زنده کند، استفاده کرد که استفاده از آن در بین تاریخ نویسان در بسیاری از کشورها، به ویژه کشور آلمان، پذیرفته گردید.اما در اواسط قرن هجدهم، در طی روشنگری فرانسه، شکلی از این واژه مورد استفاده قرار گرفت که بیشتر ایدئولوژی بود. در سال ۱۷۶۵، یک نویسنده ناشناس روشنگر فرانسوی در یک نشریه اینگونه گفت که: ” عشق بشری… فضایی نامعلوم میان ماست و ما آن را به عنوان “انسانگرایی” خواهیم نامید، و زمان آن رسیده که برای این چیز زیبا و ضروری کلمه ای انتخاب کنیم. “
نیمه دوم قرن ۱۸ و اوایل قرن نوزدهم شاهد به وجود آمدن جوامع متعدد «جوامع بشردوستانه» و جوامع خیرخواه بود، که در جهت بهبود انسان و گسترش دانش پیشرو بود.